اطلاعیه
بسته ویژه راهیان نور
کیف ویژه راهیان نور ( طرح لباس خاکی)

جديدترين محصولات
منو اصلي
خبرنامه
جهت عضويت درسيستم اطلاع رساني سايت ايميل خود را وارد كنيد.
پس از ارسال، ایمیلی براي شما فرستاده می شود ، که شما باید روی لینکی که در ایمیل هست کلیک کنید تا عضویت شما تایید گردد .
خاكريز

رفته بودیم جنازه شهدا را بکشیم عقب. از موانع که گذشتیم رسیدیم به اولین شهید.

حاج مهدی گفت : «این رو ول کنید، بریم جلوتر.»

 چند تا از شهدا را برگرداندیم عقب که دشمن متوجه شد و شروع کرد به تیراندازی.

 مجبور شدیم برگردیم عقب.

 بعدا فهمیدیم آن جنازه اول برادر حاج مهدی بوده.

توصيه مي شود ...

خانه ام همين جاست خانه ام همين جاست


۱ جلد كتاب
۱۱,۰۰۰ ريال
پديد آورنده : گلستان جعفريان
انتشارات : سوره مهر
[ بازديد : ۴۸۴۷ بار ]

معرفی کتاب: كتاب خانه‌ام همين ‌جاست، خاطرات افسانه قاضي‌زاده است كه حاصل سه ماه مصاحبه خانم گلستان جعفريان با خانم قاضي‌زاده است.
وقتي در اولين روزهاي پاييز سال 1359 هواپيماهاي عراقي بمب‌هاي خود را روي خانه‌ها و كوچه‌ها و خيابان‌هاي خرمشهر ريختند، افسانه هجده سال بيشتر نداشت. او بدون لحظه‌اي تأمل به كوچه‌ها و خيابان‌هاي بمباران‌شده مي‌شتابد و وقتي به خود مي‌آيد مي‌بيند كه در دل جنگ فرو رفته است. او در اين كتاب آنچه كه ديده و آنچه كشيده را پيش روي خواننده مي‌گشايد.
اين كتاب در هفت فصل تدوين شده است. در اوايل كتاب از دوران انقلاب و پخش اعلاميه مي‌گويد و سپس به شروع جنگ مي‌پردازد. به محض شروع جنگ، به بيمارستان مصدق خرم‌آباد مي‌رود و از آنجا به قبرستان جنت‌آباد رفته و مشغول غسل و كفن شهيدان مي‌شود. در آنجا با صحنه‌هاي دردناكي مواجه مي‌شود كه تا به حال نه ديده و نه شنيده، پس به مسجد مي‌رود و مشغول تداركات مي‌شود و مدتي را هم در بيمارستان در اتاق عمل مشغول به خدمت مي‌شود.
در بيست‌سالگي با يك جانباز ازدواج مي‌كند و زندگي ساده و صميمانه‌اي را شروع مي‌كند. خانم قاضي‌زاده در اين كتاب از خاطرات دوران جنگ مي‌گويد، از مجروح‌ها، كشته‌ها و شهيدان، زنان و مردان و كودكان بي‌پناه. از وضع بهداشت و تعزيه و اسكان مي‌گويد.
از خاطراتش با دوستاني مثل زهرا حسيني، شهناز وطن‌خواه، فوزيه وطن‌ها مي‌گويد و از زندگي‌ ساده و صميمانه با همسرش و از فرزندانش.

امتياز :